صد سال تنهایی اثر گابریل گارسیا مارکز است. مارکز یکی از چهار رماننویس شهیر آمریکای لاتین بود که برای اولین بار در رونق ادبی آمریکای لاتین در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ ایفای نقش نموده است. سه نفر دیگر «ماریو بارگاس یوسا» پرویی، «خولیو کورتازار» آرژانتینی و «کارلوس فوئنتس» مکزیکی بودند.
رمان صد سال تنهایی (۱۹۶۷) گارسیا مارکز را به عنوان رماننویس جنبش رئالیسم جادویی در ادبیات آمریکای لاتین به شهرت جهانی رساند. سبک رئالیستی جادویی و جوهر موضوعی صد سال تنهایی، این رمان را به عنوان یک رمان نمونه و برجسته از عصر شکوفایی ادبی آمریکای لاتین در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ تثبیت کرد
این اثر از نظر سبکی متاثر از مدرنیسم اروپایی و آمریکای شمالی و جنبش ادبی ونگاردیا (آوانگارد) کوبایی بود.
درباره کتاب
در این رمان به شرح زندگی شش نسل خانواده بوئندیا پرداخته شده است که نسل اول آنها در دهکدهای به نام ماکوندو ساکن میشود. ناپدید شدن و مرگ بعضی از شخصیتهای داستان به جادویی شدن روایتها میافزاید.
صعود رمدیوس به آسمان، درست مقابل چشم دیگران، کشته شدن همه پسران سرهنگ آئورلیانو بوئندیا که از زنان در جبهه جنگ به وجود آمدهاند، توسط افراد ناشناس از طریق هدف گلوله قرار دادن پیشانی آنها که علامت صلیب داشته و طعمه مورچهها شدن آئورلیانو نوزاد تازه به دنیا آمده آمارانتا اورسولا، از این موارد است.
به اعتقاد بسیاری گابریل گارسیا مارکز در این کتاب سبک رئالیسم جادویی را ابداع کرده است. داستانی که در آن همه فضاها و شخصیتها واقعی و حتی حقیقی هستند. اما ماجرای داستان مطابق روابط عادی و معمولی شناخته شده دنیای ما پیش نمیرود.
درباره نویسنده
گابریل خوزه د لا کونکوردیا گارسیا مارکز، متولد سال ۱۹۲۷ و درگذشته سال ۲۰۱۴، رماننویس، روزنامهنگار، فیلمنامهنویس و نویسنده مشهور کلمبیایی بود. وی با نام مستعار عنوان گابو یا گابیتو ، در سراسر آمریکای لاتین شناخته شده است.
او که یکی از مهمترین نویسندگان قرن بیستم، به ویژه در زبان اسپانیایی به حساب میآید، جایزه بینالمللی ادبیات نویشتات را در سال ۱۹۷۲ و جایزه نوبل ادبیات را در سال ۱۹۸۲ از آن خویش نمود. او در زمان تحصیل خود در دانشکده حقوق، درس خواندن را بدرود گفت و به حرفه روزنامه نگاری روی آورد.
وی از همان ابتدای ورودش به این حوزه، در انتقاد از سیاستهای دولت کلمبیا چه در زمینه داخلی و چه سیاست خارجی آن، هیچ قید و مانعی را برنتافت. وی در سال ۱۹۵۸ با «مرسدس بارچا پاردو» ازدواج نمود. گارسیا مارکز حرفه نویسندگی را به عنوان یک روزنامه نگار شروع نمود و در این زمینه بسیاری از آثار غیرداستانی او تحسین شده است.
او همچنین داستانهای کوتاهی نیز به رشته تحریر درآورده، لیکن عمده شهرت او حاصل از داستانهای بلند او است؛ رمانهایی مانند «صد سال تنهایی» (۱۹۶۷)، «کرونیکل یک مرگ پیشگوییشده» (۱۹۸۱)، و «عشق سالهای وبا» (۱۹۸۵).
آثار او تحسین فراوان منتقدان را به دنبال داشته و موفقیت تجاری گستردهای از این طریق نصیب گارسیا مارکز نمود؛ وی به ویژه برای رواج سبک ادبی معروف به رئالیسم جادویی، که از عناصر و رویدادهای جادویی در موقعیتهای عادی و معمولی و واقعگرایانه بهره میبرد معروف شده است.
برخی از آثار او در دهکده خیالی ماکوندو (عمدتاً الهام گرفته از زادگاهش، آراکاتاکا) اتفاق میافتد و بیشتر آنها به موضوع تنهایی میپردازند. او پرترجمهترین نویسنده اسپانیایی زبان است و آثار او به بسیاری از زبانها در بسیاری از کشورها بارها به چاپ رسیده است.
سایر کتب
از آثار بسیار گارسیا مارکز میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
رمانها:
- پاییز پدرسالار (۱۹۷۵)
- در ساعت شر (۱۹۶۲)
- صد سال تنهایی (۱۹۶۷)
- عشق سالهای وبا (۱۹۸۵)
- ژنرال در هزارتوی خود (۱۹۸۹)
- عشق و شیاطین دیگر (۱۹۹۴)
- ما در آگوست ملاقات خواهیم کرد (۲۰۱۴)
رمانهای کوتاه
- طوفان برگ (۱۹۵۵)
- خاطرات روسپیان غمگین من (۲۰۰۴)
- کرونیکل یک مرگ پیشگوییشده (۱۹۸۱)
- هیچکس به سرهنگ نامه نمینویسد (۱۹۶۱)
مجموعه داستانهای کوتاه
- زائران عجیب (۱۹۹۳)
- مجموعه داستانها (۱۹۸۴)
- تشییع جنازه مادربزرگ (۱۹۶۲)
- چشمان سگی آبیرنگ (۱۹۴۷)
- داستان باورنکردنی و غم انگیز ارندیرا بیگناه و مادربزرگ سنگدلش (۱۹۷۲)
ادبیات غیرداستانی:
- محرمانه در شیلی (۱۹۸۶)
- گزارش یک آدمربایی (۱۹۹۶)
- زیستن برای بازگفتن (۲۰۰۲)
- سرگذشت یک غریق (۱۹۷۰)
- کشوری برای کودکان (۱۹۹۸)
- تنهایی آمریکای لاتین (۱۹۸۲)
- بوی خوش گواوا (۱۹۸۲، با پلینیو آپولیو مندوزا)
- رسوایی قرن و دیگر نوشتهها، ۱۹۵۰-۱۹۸۴ (۲۰۱۹)
- تغییر تاریخ آفریقا: آنگولا و نامیبیا (۱۹۹۱، با دیوید دویچمن)